شعر حافظ ,مولانا ,سعدی ,شعر کودکانه

۱۰ مطلب با موضوع «الف :: احمد رضا احمدی» ثبت شده است

شعر امیدهای ناممکن از احمد رضا احمدی

شعر امیدهای ناممکن از احمد رضا احمدی :


ما امیدی نداریم

که باد شکوفه‌های سیب را

برای ما به ارمغان بیاورد

دانسته‌ایم

بدون شکوفه‌های سیب

بدون حرمان‌های زودرس

می‌توان

زندگی کرد

هرچه برای ما محبوب شد

در یخبندان شب

شکست

من بر باد نرفتم

اما خیابان‌های پاریس

باران‌های پاریس

آن تلویزیون سیاه و سفید

در مدخل مسافرخانه

که فیلم رؤیای شیرین

رنه کلر را نشان

می‌داد

مرا به آتش می‌کشد

چاره چیست

آیا باید فراموش

کرد

یا باید در شفافیت آب‌های ناممکن

به دنبال عکسش بود

که هنوز خنجری را که در سینه‌ی من

به یادگار گذاشته است

در سینه‌ی من مانده است

گاهی از جراحت خنجرش

از خواب می‌پرم

خیال می‌کنم

می‌خواهند مرا

به زور سوار آمبولانس

کنند

راستی نجات در چیست

در فراموشی

در خیرگی به شمع‌هایی که به پایان

می‌رسند

به یاد آوردن کافه‌های

جوانی در تهران، لندن، ژنو

نیویورک، بیروت

که با حضور زنان

تا بی‌نهایت وسعت

پیدا می‌کردند

و آینه‌هایی که جوانی مرا

نشان می‌دادند

پس

فراموشی است

فراموشی خواهد بود

ساده و حرمان‌زده

در باران مانده‌ام

فراموشی را به تنهایی

با خودم تکرار می‌کنم 

۱۵ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شعر و ادبیات

شعر هراس از عاشقانه ها از احمدرضا احمدی

شعر هراس از عاشقانه ها از احمدرضا احمدی :


هراس از این عاشقانه هایی

که بر لبم مانده است

فرصت ابرازش نبود

من دو سه بار بر عاشقانه ها

بر لب ها

در پرده های راه راه پنجره

گم شده بودم

و در تاریکی

وقتی همه خواب بودند

از پرده های راه راه بیرون آمده بودم


در خواب بیداری

زنانی را می دیدم

که با ملافه های سفید

در راهرو

به دنبال هم

می دویدند

و عاشقانه های بر لب مرا

انکار می کردند

و من خسته و ناامید

هم ناامید از ماهی در دریا

هم ناامید از پرنده بر شاخه

هم ناامید از همه این اتفاقات

که بدون دخالت من

رخ می داد


بگذارید عاشقانه ها

بر لب هایم

بماند

در این جهان

فقط لب هایم

جای امنی ست

۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۶:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شعر و ادبیات